نشست قاعده حریم حمی و نقش آن در قانون‌گذاری

ترویج رویکرد مسأله‌محور میان طلاب و اساتید، یکی از محوری‌ترین اهداف این اندیشکده و دغدغه مسئولان آن بوده و برای آغاز این مسیر، طراحی سلسله نشست‌هایی با محوریت مسائل مهم کشور در دستور کار قرار گرفت که ۱۱ نشست با همکاری کتابخانه، مرکز اسناد و موزه مجلس شورای اسلامی در سالن ایران‌شناسی کتابخانه مجلس شورای اسلامی برگزار شد.

از جمله نشست‌هایی که در این راستا برگزار شد، نشست «قاعده حریم حمی و نقش آن در قانون‌گذاری» بود.

 

در این نشست حجت‌الاسلام‌ و المسلمین دکتر سعید داودی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه) به ارائۀ دیدگاه‌های خود در این رابطه پرداختند.

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین داوودی در این نشست چنین بیان داشتند:

تعریف «قاعده حریم حمی»

قاعده حریم حمی قاعده‌ فقهی است که از سه جزء «قاعده»، «حریم» و «حِمی» تشکیل شده است. مقصود ما از قاعده در اینجا قاعده اصولی نیست، بلکه قاعده‌ فقهی است. یک قاعده فقهی گاهی در همه جای فقه کاربرد دارد و گاهی در برخی ابواب مانند قاعده حریم حمی. واژه حریم به معنای پیرامون و اطراف است و حمی به معنای قُرُقگاه می‌باشد. قاعده حریم حمی قاعده‌ای است که تاسیس و استفاده از آن به منظور مراقبت از حریم احکام الهی، (یا حکومتی و یا حقوقی) به منظور حفاظت هر چه بیشتر از نقطه کانونی حکم است. به بیان دیگر، شارع مقدس پس از وضع یک حکم (که ما مثال به حرمت می‌زنیم)، برای آن یک نقطه کانونی در نظر می‌گیرد که برای وی بسیار پر اهمیت است. شارع برای حفاظت از این نقطه اصلی و کانونی، لایه‌های حفاظتی و محیط پیرامونی تعریف می‌کند. در واقع، می‌توان به جای قاعده «حریم حمی» تعبیر «مراقبت از حریم حمی» را استفاده کرد که قرار است حریم قرقگاه را حفظ نماید.  بنابراین، قاعده حریم حمی قاعده‌ فقهی است که ما بر اساس آن، برای حفاظت و مراقبت از نقطه کانونی، محیط پیرامونی و لایه‌های حفاظتی تعریف می‌کنیم.

این قاعده درصدد اثبات این نکته است که در برخی موارد به دلیل شدت حرمـت یـک موضوع، قابلیت گسترش آن حرمت به محیط پیرامونی وجود دارد و این امر در حقیقت توسعه کمربند حفاظتی به منظور مراقبت، حفاظت و دورداشـت مکلـف از ارتکـاب آن حرام است. از این رو، نام این قاعده «رعایت حریم حمی» یا «مراقبت از حـریم حمـی» است که به اختصار، نام آن «حریم حمی» گذاشته می‌شود.

منشا تاسیس قاعده حریم حمی

یکی از فلسفه‌های جرم انگاری خمر، زوال عقل و اهمیت عقل نزد شارع است. یکی از شبهات مطرح در این خصوص، این است که اگر مقدار شرب خمر کم باشد، باز چرا می‌گویید شرب خمر حرام است؟ برای این سوال پاسخ‌هایی مطرح شده است؛ مثلا اگر کسی شرب خمر قلیل داشته باشد، جرئت بر کثیر نیز پیدا می‌کند، پس برای اینکه اشخاص جرئت بر کثیر پیدا نکنند، شرب خمر ولو به مقدار بسیرا ناچیز هم حرام می‌شود. یکی دیگر از پاسخ‌ها، اهمیت فراوان عقل نزد شارع مقدس است. برای حفظ این نقطه مهم (عقلانیت)، شارع اجازه نمی‌دهد که ما کمترین چیزی که این نقطه را به خطر می‌اندازد، مرتکب شویم، ولو آنکه این مقدار ناچیز فعلا خطری نداشته باشد. و از همین رو است که به طور کلی «مسکر» حرام می‌شود، نه فقط «خمر». این نکته، سرآغاز بحث ما به قاعده حریم حمی شد و در این بین، روایتی را که اخباریون برای لزوم احتیاط می‌آورند (جدا از صحت استدلال اخباریون)، موید بحث ما بود. روایتی از رسول خدا (ص) که فرمود: «إِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمًى وَ إِنَّ حِمَى اللَّهِ حَلَالُهُ وَ حَرَامُهُ وَ الْمُشْتَبِهَاتُ بَيْنَ ذَلِكَ كَمَا لَوْ أَنَّ رَاعِياً رَعَى إِلَى جَانِبِ الْحِمَى لَمْ تَثْبُتْ غَنَمُهُ أَنْ تَقَعَ فِي وَسَطِهِ فَدَعُوا الْمُشْتَبِهَاتِ؛ هـر پادشـاهی براي خود، قرقگاهی (یا منطقه ممنوعه اي) دارد؛ قرقگاه خدا نیز حلال و حرام اوست و در این میان، مشتبهاتی نیز وجود دارد؛ همانگونـ ه کـه اگـر چوپـانی گوسـفند خـود را نزدیک منطقه ممنوعه چرا دهد، چیزي نمی‌گذرد، مگر آنکـه گوسـفندش در وسـط آن منطقه قرار گیرد؛ همینطور انسانی که در حـریم منطقـه ممنوعـه الهـی وارد شـود، در معرض ارتکاب حرام قرار می‌گیرد و به آسانی وارد آن می‌شـود؛ بنـابراین مشـتبهات را رها کنید [تا وارد حرام نشوید]. این ماجرا باعث شد که ما قاعده حریم حمی را به معنی حفاظت از نقطه کانونی مطرح کنیم.

مستندات قاعده حریم حمی

 براي اثبات این قاعده می‌توان ادله اي ذکر کرد کـه در مباحـث آتـی بـدان پرداختـه خواهد شد.

الف. سیره عقلا

پس از بررسی‌ها به این رسیدیم که قبل از شارع، این قاعده در سیره عقلا نیز وجود دارد و شارع نیز، که رئیس‌العقلاست نمی‌تواند از این مسئله غافل باشد.

این قاعده در میان عقلا، امري پذیرفته شده است که در امور مهمه، حکـم را بـه صرف متعلق آن حکم محدود نمی‌کنند و براي آن حریم الزامی قرار می‌دهند. مثال‌های متعددی در نظام عقلایی داریم که در فاصله‌گذاری جهت حفظ حریم و پیرامون کانون اصلی مورد نهی، قوانینی وضع می‌شود. مثلا در پرتگاه‌هاي خطرناك دامنـه ممنوعیـت ورود افـراد، فقط به کانون اصلی خطر خلاصه نمی‌شود. یا مثل محیط اطراف جریان قوي الکتریسیته که علائم هشدار بـراي نزدیک نشدن به آن محیط نصب می‌شود تا خطر آسیب دیـدگی کـاهش یابـد و یا مثل مرزهـاي جغرافیایی، آنگاه که میان دو کشور تخاصمی باشـد، ممنوعیـت ورود را بـه یـک خـط باریک مرزي محدود نمی‌کنند؛ زیرا در صورت رسیدن به آخرین خـط باریکـه مـرزي، ورود به خاك کشور دیگر بسیار ساده و آسان خواهد بود. از این رو، بـراي آن محیطـی پیرامونی تعریف می‌کنند و افراد طرف تخاصم را از نزدیک شدن به آن تحذیر می‌دهنـد. این تدبیر در منطقه‌هاي نظامی نیز اندیشیده می‌شـود و کمربنـد حفـاظتی و ممنوعیـت ورود افراد متفرقه فقط به نقطه کانونی محدود نمی‌شود.

پس از بررسی سیره عقلا به سراغ شارع رفتیم و یکسری ادله لفظیه را مدنظر قرار دادیم و بخش دیگر ادله اصطیادی بود و بخش سوم مقاصد الشریعه بوده است.

همه این احکام عقلایی براي آن دسته از موضوعاتی است که آسیب دیدگی ناشی از وقوع در آنهـا بسـیار شـدید و گـاه غیرقابل جبـران اسـت. بـه عبـارتی در آنجـا کـه محتمـل قـوي و داراي اهمیـت فوق‌العاده‌اي است، احتمال هرچند ضعیف باشد، بر حکم سایه می‌افکند و محیط پیرامونی را توسعه می‌بخشد. طبیعی است شارع که رئیس العقلاست، اینگونـه عمـل کنـد و بـراي محرمـات خویش ـ دستکم مجموعه اي که از نظر شارع، وقوع در آنها خطرات فراوانی دارد و صدمه‌هاي معنوي سنگین به دنبال دارد ـ حریم قرار دهد و مکلفان را به رعایـت آنها ملزم نماید. شارع در احکام خود بعضی از امور را سهل، و برخی را سخت گرفته است. مثلا در بحث عدالت، عدالت امام جماعت را سهل گرفته است و همین که افرادی به یک نفر به عنوان امام جماعت اقتداء کرده باشند را برای حمل بر عدالت و اقتداء با او کافی دانسته، ولو آنکه بعدا کاشف به عمل آید که مثلا یهودی بوده است. اما عدالت اجتماعی برای شارع بسیار مهم است.

از همین رو، باید به قانون‌گذاران هشدار داد که هر چیزی که باعث می‌شود عدالت در کشور آسیب ببیند باید با لایه و حفاظت‌های پیرامونی مقابل آن بایستند. امنیت، اقتصاد و آرامش مردم که نقطه کانونی محسوب می‌شوند با قانون‌گذاری‌های صحیح و ایجاد لایه‌های پیرامونی محافظت شوند، با شفافیت تمام منافذ و روزنه‌های نفوذی را که موجب می‌شود حقوق مردم ضایع گردد، بسته شود و نباید کار به جایی برسد که حقوق عامه مردم و بیت المال به راحتی تضییع گردد.

ب. ادله لفظی

در میان آیات و روایات می‌توان به رفتارها و دستورهايی از شارع برخورد که از دل آن‌ها قاعده حمایت از حریم حمی کشف می‌شود.

اهمیت به دماء و فروج

یکی از ایـن مـوارد، اهتمـام فراوان به دماء و فروج است که بر این اساس، فقها نیز در فتاواي خـود بـه آنهـا توجـه کرده و لزوم احتیاط را در دستور کار خود قرار داده‌اند؛ این احتیاط براي اهمیت دماء و فروج و دورماندن از ابتلاي احتمالی به این دو حوزه مهم است. برخی از فقها به احتیاط تام در دماء تصریح کـرده‌انـد، تـا در ایـن میـان انسـان بی گناهی کشته نشود؛ همچنین است مسئله فروج؛ که بر همین اساس، در روایات از نکاح در موارد مشـتبه پرهیـز داده شـده اسـت. از این رو، بر ما لازم است که در خصوص این دو حوزه محیط‌های بیرونی تعریف کنیم. مثلا در مورد فروج، باید با وضع قوانین حمایتی از زنان، شرایط را طوری پیش بینی کنیم که آن‌ها پس از خروج از منزل با امنیت کامل رفت و آمد داشته باشند نه یک کالای اقتصادی. ممکن است که در جهان غرب، زن به عنوان یک ابزار اقتصادی رفت و آمد داشته باشند، اما در شریعت چنین نیست. در دین مقدس اسلام عفت بسیار مهم است، در نتیجه ما باید قوانین را طوری وضع کنیم که از زنان به عنوان یک متخصص استفاده شود، نه کالا.

مصداق دیگر، استفاده از لذت جنسی و حریم آن است. استاد مرتضی مطهري نیز درباره خطرخیزبودن شـهوات جنسـی و رعایـت حـریم در این موضوع می‌نویسد:

«در مقررات دینی می‌بینیم که تقوا ضامن و وثیقه بسیاري از گناهان شناخته شـده؛ ولـی نسبت به بعضی دیگر از گناهان که تأثیر و جاذبه قويتري دارد، دسـتور حـریم گـرفتن داده شده؛ مثلاً در مقـررات دینـی گفتـه نشـده کـه خلـوت کـردن بـا وسـیله دزدي یـا شرابخواري یا قتل نفس حرام است؛ مثلاً مانعی ندارد که کسی شب در خانه خلوتی به سر برد که اگر بخواهد ـ العیاذ باالله ـ شراب بخورد ، هیچ رادع و مانع ظـاهري نیسـت؛ همان ایمان و تقوا ضامن انسان است؛ ولی در مسئله جنسیت بـه حکـم تـأثیر قـوي و تحریک شدیدي که این غریزه در وجود انسان دارد، این ضمانت از تقوا برداشته شـده و دستور داده شده که خلوت با وسیله بیعفتی ممنوع است؛ زیـرا ایـن خطـر، خطـري است که می‌تواند در این حصار (هر اندازه منیع و مستحکم باشد)، نفوذ کنـد و حصـار را فتح نماید».

در مواردي شارع براي اعلام خطرخیزبودن یک عمل، از تعبیراتی استفاده می‌کند که بـه روشنی می‌توان توسعه حکم به حریم حکم و محیط پیرامونی را بـه دسـت آورد؛ مـثلاً تعبیراتی همچون «وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا». مفسرینی که دقیق بودند به این نکته توجه داشته‌اند که مقصود در مثل این آیه، این است حتی نباید فکر ورود به این محیط را کرد. مثل آنچه که عرف در مورد سیگار کشیدن در بیمارستان می‌گویند (که حتی فکر سیگار کشیدن در این مکان را نکنید). در حقیقت آنچه در این بیان آمده، توجه به این نکته است که قـرآن در ایـن تحریم، نه تنها زنا، بلکه مقدمات آن را نشانه رفته است تا هرچـه بیشـتر انسـان‌ها را از افتادن در کانون اصلی حرمت دور نگاه دارد.

یا مثلا در جایی دیگر می‌فرماید: «وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ». علامه طباطبایی در تفسیر این می‌نویسد: «در این آیه از تصرف مال یتیم نهی کرده است و این عمل از گناهان کبیره اي اسـت کـه خداوند بر آن وعده آتش داده است و در آیه 10 سوره نساء فرمود: «کسانی که امـوال یتیمان را از روي ظلم و ستم می‌خورند، فقط آتـش می‌خورنـد و بـه زودي در آتـش سوزانی می‌سوزند»؛ اما نهی از نزدیک شدن به مال یتیم در این آیه «لاتقربوا مـال الیتـیم» مبالغه اي است براي افاده شدت حرمت».  در این باره آیت الله مکارم شیرازي تعبیري اینگونه دارد: «نه تنها اموال یتیمـان را نخورید، بلکه حتى حریم آن را کاملاً محتـرم بشـمارید».

استفاده فقها و قانون‌گذاران از قاعده حریم حمی

گفتیم که قاعده حریم حمی یعنی مراقبت از نقطه کانونی با تعریف محیط پیرامونی. از این رو، فقیه می‌تواند در مسائل مستحدثه از قاعده حریم حمی استفاده کند و در خصوص لایه‌ها  و محیط‌های بیرونی نقطه کانونی یک حکم شرعی، حکم دهد؛ مثلا در مورد استفاده از فضای مجازی، با عنایت به توجه شارع به حفظ دماء و فروج، استفاده از آن را با اعمال محدودیت‌هایی سنجیده کند. قانون‌گذار نیز می‌تواند با استفاده از تعریف محیط‌های پیرامونی به حفظ نقطه کانونی که در اصل حفظ حقوق عامه است، اهتمام ورزد.

جستجو در سایت

فهرست عناوین

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *